پروانه ی نارنجی

  • 1 قطعه
  • 14:10 مدت زمان
  • 200 دریافت شده
حمیده ترسیده بود چون برگ نارنجی داشت راه می رفت.
تازه، برگ نارنجی حرف هم می زد.
برگ گفت: بیا جلو منو ببین. من برگ نیستم. من یه پروانه ی نارنجی ام ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    متشکرم از ایران صدا و ممنون از خانم نشیبا 🌹
  • کاربر مهمان
    سلام خاله جون بله خاله جون 😘🥰😋
  • کاربر مهمان
    ♥️👌🏻
دسترسی سریع