باب

باب

  • 2 قطعه
  • 11:21 مدت زمان
  • 1731 دریافت شده
کارگردان:
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کودک
باب، کارهای خطرناک رادوست داشت.

همهیشه دیگران او را نصیحت می کردند ولی او بدتر و بدتر می شد.
یک روز باب در روزنامه ای یک آگهی دید. آنها به کسی نیاز داشتند که در سیرک کار کند.
او تصمیم گرفت به سیرک برود و در آنجا کار کند. او از مدیر سیرک خواست تا در گروه بندبازها کار کند.
مدیر هم قبول کرد و باب خیلی خوشحال شد ...

از ایرانصدا بشنوید

این قصه برای خردسالان و دبستانی ها مناسب است

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

دیدگاه خود را بنویسید نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    100000
  • کاربر مهمان
    خیلی عالی و خوب بود
  • کاربر مهمان
    مسخره 😒😒
  • کاربر مهمان
    چرا صدای باب انقدر مسقرس ولی در این صورت بازم خوب بود و ممنون از خانم نشیبا
  • کاربر مهمان
    خانم نشیبا،ممنونم.تمامی داستان های شما عالیست. خسته نباشید، واقعا خیلی ممنون. داستان باب عالی بود😍
  • کاربر مهمان
    سلام خانم نشیباعالی بود👏👏😎😍
  • کاربر مهمان
    سلام خانم نشیباداستان عالی بود 👏👏👏👏👏👏👏😎😍
  • کاربر مهمان
    ممنون خانوم نشیبا خیلی عالی بود
  • کاربر مهمان
    افتزاح بود
  • کاربر مهمان
    فاطمه نورا شهبازی ؛قصه ی باب خیلی خوبه واقعا ممنونم
  • کاربر مهمان
    عالی بود اگه بخوام نظر خودم بگم من از قصه باب از شعر پاییز اومد دوباره و از قصه مادربزرگ و تلفنو از داستان واکسن با قصه با قصه واکسن همین
  • کاربر مهمان
    من پرنیا بدیهی هستم و قصه مادربزرگ و تلفن و دیگه قصه باب و باغ با شعر پاییز اومد دوباره رو خیلی دوست داشتم حتی شعر پاییز اومد دوباره رو حفظ کردم
  • کاربر مهمان
    خانم نشیبا خسته نباشید عالی بود و همه قصه‌هاتون عالی بود من خیلی قصه‌هاتونو دوست دارم خسته نباشید
  • کاربر مهمان
    خیلی خوب بود

تصاویر

دسترسی سریع