روزی بود و روزگاری. از میان آفریدگان خدا کبکی بود که در زیبایی و رفتار و کردار مثل و مانند نداشت. کسی نبود که آوازه ی زیبایی و خوش اخلاقی این کبک زیبا رو نشنیده باشه.
دوست و دشمن دلشون می خواست این کبک مال اونها باشه. صیادها می خواستن اونو به دام بندازن و مرغان شکاری در آرزوی شکار او روز رو شب می کردن .
کبک حکایت ما فقط خوش رو و خوش خو نبود. او خیلی زیرک و باهوش هم بود. به این راحتی ها دم به تله ی کسی نمی داد که نمی داد.
کبک می دونست که زیبایی او می تونه اونو به خطر بندازه و بلای جونش بشه.
برای همین سعی می کرد تنهایی جایی آفتابی نشه تا مبادا خطری تهدیدش کنه ...
این حکایت از کلیله و دمنه بازنویسی شده است.
دوست و دشمن دلشون می خواست این کبک مال اونها باشه. صیادها می خواستن اونو به دام بندازن و مرغان شکاری در آرزوی شکار او روز رو شب می کردن .
کبک حکایت ما فقط خوش رو و خوش خو نبود. او خیلی زیرک و باهوش هم بود. به این راحتی ها دم به تله ی کسی نمی داد که نمی داد.
کبک می دونست که زیبایی او می تونه اونو به خطر بندازه و بلای جونش بشه.
برای همین سعی می کرد تنهایی جایی آفتابی نشه تا مبادا خطری تهدیدش کنه ...
این حکایت از کلیله و دمنه بازنویسی شده است.
از ایرانصدا بشنوید
بچه ها! در انتخاب دوست خیلی دقت کنید چون هر کسی شایسته ی دوستی با ما نیست.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان