شهربانو، دختر شاه ایران، در بین اسیران جنگی بود.
شهربانو و اسیران دیگر وقتی به مدینه وارد شدند، غمگین شدند.
شهربانو وقتی وارد شهر شد، یاد خوابی افتاد که دیده بود. او در خواب دیده بود که بانویی نورانی به او گفت: به زودی سپاهیان ما بر سپاهیان پدرت پیروز می شود و تو به اسارت ما در می آیی اما نترس ...
شهربانو و اسیران دیگر وقتی به مدینه وارد شدند، غمگین شدند.
شهربانو وقتی وارد شهر شد، یاد خوابی افتاد که دیده بود. او در خواب دیده بود که بانویی نورانی به او گفت: به زودی سپاهیان ما بر سپاهیان پدرت پیروز می شود و تو به اسارت ما در می آیی اما نترس ...
از ایرانصدا بشنوید
این داستان برای بچه های سالهای ابتدایی دبستان مناسب است
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان