تابستان بود و هوا گرم.
مورچه ریزه با دوستانش قرار گذاشتند به سفر بروند. آنها با ماشین کارتونک راه افتادند.
رفتند و رفتند تا به یک رودخانه رسیدند. آنها همه با هم نشستند تا صبحانه بخورند ...
مورچه ریزه با دوستانش قرار گذاشتند به سفر بروند. آنها با ماشین کارتونک راه افتادند.
رفتند و رفتند تا به یک رودخانه رسیدند. آنها همه با هم نشستند تا صبحانه بخورند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:33
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه